• ۱۴۰۱-۱۰-۲۴ - ۰۰:۱۵
  • 0 0
محمدرضا پهلوی؛ آن‌طور که فکر می‌کرد، آنگونه که حکومت می‌کرد

رادیو مضمون|شطرنج بدون شاه(۵)

محمدرضا شاه دوتا کابوس بزرگ داشت که می‌ترسید سلطنتش رو دود کنن و به هوا بفرستن؛ احمد قوام و محمد مصدق. هر دو متولد آشتیان. هر دو با اصل و نصب قجری و خاصیت موندگاری توی سیاست. قوام و مصدق هر دو بعد از اومدن رضاشاه خونه‌نشین و لااقل ۲۰ سال منزوی شدن اما دوباره به سیاست برگشتن، در حالی که محمدرضا پهلوی اگه از سلطنت خلع می‌شد و مثلا یه سال می‌گذشت، محال بود دوباره به جای اول برگرده. نسبت اون با قدرت، «یا همه یا هیچ» شده بود. محمدرضا یا کلا باید می‌رفت، یا تمام‌قد می‌موند؛ و همین وضعیت نمی‌ذاشت رفتار متعادلی توی بازی سیاست داشته باشه. قوام و مصدق هر دو سلطنت‌طلب بودن، اما سلطان تا وقتی چیزی مجبورش نکرده بود، بهشون میدون بازی نمی‌داد و اونا هم برای گرفتن سهم‌شون، گاهی از چهارچوب سلطنت‌طلبی بیرون می‌زدن. محمدرضا پهلوی اما در عمل سلطنت‌طلب نبود؛ اون به جای سلطان یا شاه، می‌خواست فرمانده نظامی باشه؛ و این در شرایطی بود که مملکت ایران مرتب از تبدیل شدن به پادگان فرار می‌کرد...نویسنده: میلادجلیل‌زاده